Tuesday, February 23, 2010

زماني كه دور مي شوم و تو دورتر مي شوي قدم به قدم به هم نزديك مي شويم، حال آنكه هردوي ما خلاف جهت هم حركت مي كنيم، من به يك سو تو به سوي ديگر. وقتي سر بر مي گردانم، خيلي دور شده اي و همچنان دورتر مي شوي، كمي ديگر قابل تشخيص نخواهي بود، ما همچنان دور مي شويم دور مي شويم دور مي شويم، اما فراموش مي كنيم كه زمين گرد است، در جهتي دور مي شويم و در جهت ديگر نزديك! همچنان به راه خود مي رويم روزي روي همين زمين ملاقات خواهيم كرد