اولین روزهای پاییزی رو می گذرونم، خنکی هوا رو نوک بینیم و روی بازوهام احساس می کنم. همیشه اول پاییز یه حس پر انرژی به همراه داره، برای من همیشه این طور بوده! احساس خوبی بهم می ده، یاد روزهای مدرسه می افتم. جمعه های ماه مهر، پاکنویس کردن جزوه های درسی توی دفتر تمیز و نو. بوی برگ های خشک، رنگ آسمون، صدای پای پاییز، . همیشه این حس پاییزی یه حس شیطنت خفته رو در من بیدار می کنه، یه حسی که با دیدن دوستام توی مدرسه بهم دست می داد. دوستی، معلم های تازه، درس های جدید، بوی کتاب نو... هنوز هم همون حس های خوب هستن، انگار که جزی از پاییزن و باید باشن تا بشه زندگی کرد
به شادی این روز های خوب، هویجی پوست می کنم، می رم توی بالکن، خودم رو میندازم روی نرده ها و هویجم رو گاز می زنم، چه لذتی... انگار هر بار صدای گاز زدن هویج تو کل محوطه می پیچه و لذتش رو چند برابر می کنه
(:
به شادی این روز های خوب، هویجی پوست می کنم، می رم توی بالکن، خودم رو میندازم روی نرده ها و هویجم رو گاز می زنم، چه لذتی... انگار هر بار صدای گاز زدن هویج تو کل محوطه می پیچه و لذتش رو چند برابر می کنه
(: