از خودم می پرسم
این بار چندمیست که می پرسم، چرا؟
و اگر دلیلش را بدانم باز هم می پرسم، بارها و بارها می پرسم، آنقدر که دوست دارم اشکم در بیاید، بعد با خونسردی باز هم بپرسم چرا؟
آنقدر بپرسم تا صدایم همه جا بپیچد شاید کسی برای این چرا چاره ای بیندیشد!
می دانم چرا، چاره چیست؟
و اگر دلیلش را بدانم باز هم می پرسم، بارها و بارها می پرسم، آنقدر که دوست دارم اشکم در بیاید، بعد با خونسردی باز هم بپرسم چرا؟
آنقدر بپرسم تا صدایم همه جا بپیچد شاید کسی برای این چرا چاره ای بیندیشد!
می دانم چرا، چاره چیست؟