Friday, August 28, 2009

از خودم می پرسم
این بار چندمیست که می پرسم، چرا؟
و اگر دلیلش را بدانم باز هم می پرسم، بارها و بارها می پرسم، آنقدر که دوست دارم اشکم در بیاید، بعد با خونسردی باز هم بپرسم چرا؟
آنقدر بپرسم تا صدایم همه جا بپیچد شاید کسی برای این چرا چاره ای بیندیشد!
می دانم چرا، چاره چیست؟