Monday, January 30, 2006

برف می بارد
بر شاخه ی کاج
برگ آن کهنه درخت
می شود سوزن عاج
برف می بارد
بر بام بلند
می زند نقره برف
بر سپيدی لبخند
کوچه پر می شود از خنده ی ما
بچه ها می سازند آدمک برفی را
کودکی آهسته کند
شال پشمی به برش
می گذارد دگری
شبکلاهی به سرش
شب برفی شب يخبندان است
آدمک برفی درکوچه ی ما مهمان است
.کاش سرما نخورد
(پروين دولت آبادی)