Tuesday, March 06, 2007

طبیعت ,اندیشه,زندگی پاک

امروز پانزده اسفند ,روز درختکاری ,راهی برای رسیدن به هوای پاک

چقدر حیفه که وقتی آدم از خواب بیدار می شه به خاطر سر درد مجبور شه از کلاسش بگذره ,اونم کلاسی که نمی دونم چرا بعضی بچه ها فکر می کنن فقط خودشون حرفای استاد رو می فهمن و سعی در خراب کردن دید اطرافیانشون وحتی شاید استاد نسبت به دیگران و هر که غیر خودشون رو دارن! و شاید فکر می کنند که بهشت دریچه ایست که خدا فقط و فقط برای آنها گشوده و هر اندیشه و هر دیدگاه و نظری که دیگران میدن طنابی به سوی آتش دوزخ و خشم خداست !غافل از اینکه غیبت و دروغ بستن به دیگران هم گناه محسوب می شه! البته شاید برای اونها این مسئله بی اهمیت باشه! اما ای کاش می دونستم چه کسی خودشو موظف می دونه که خودش رو جای خدا جا بزنه و در مورد نوشته های شخصی یه نفر قضاوت کنه!نوشته ای که شاید فقط خود اون طرف منظورشو بفهمه!اگه کسی قصد راهنمایی و ارشاد داره می تونه کامنت بذاره و نظرشو بیان کنه !فکر نمی کنم کار بدی باشه! حداقل بهتر از اینه که یه نفرو بدون اینکه براش راهی برای دفاع از نظرش بذاره تحت تاثیر قرار بده !واقعا هدف این دوستمون رو نمی دونم اما ای کاش حداقل امروز سر کلاس بودم !اما این طور که انتظار داشتم استاد منطقی تر اون بوده اند که از روی برداشت شخصی یه نفر از نوشته ی شخصی یه نفر دیگه قضاوت کنند !به هر حال خوشحالم که فهمیدم خیلی از مشکلات و سوء تفاهمات به خاطر برداشت های سطحی و بدون تفکر و عجولانه ی عده ای بوجود می آد که حتی به فکرشون اجازه نمی دن کمی فراتر از محدوده ای که برای خودشون ساختن و در اون هر چیزی سیاهه سیاه و یا سفیده سفیده بره.کاش کمی در مورد حرفهای استاد کنترل خطی ما فکر می کردن! اما متاسفانه حرفهایی که می شنوند فقط براشون آشناست وانگار دیگه نباید روشون فکر کرد !و نباید از دید دیگه ای بهش نگاه کرد!در حالیکه صحبت هایی که من سر کلاس شنیدم و برداشت هایی که کردم خیلی ساده تر و محسوس تر از حتی معارفی بود که در دبستان دیدم , نمی دونم کجای حرف من مشکل داره و چرا دوستان بدترین برداشت رو از حرف من داشتن و انقدر موضوع رو حساس و پیچیده جلوه دادن که استاد سر کلاس این موضوع رو اینطور مطرح کنن!البته امیدوارم نیت این دوست عزیز خیر بوده باشه وامیدوارم به اشتباهش پی ببره!و امیدوارم دیدش رو وسیع تر کنه اونوقت می فهمه که واقعا هر پدیده ی ساده ای اعم از داستان هایی که در دینی دبستان خونده وهر آنچه که دور و برش می بینه مثلا رشد یک درخت به مناسبت روز درختکاری :) )هر کدوم مفاهیمی تو خودشون دارن که نیاز به تفکر و اندیشه داره !همونطور که خدا هم گفته تفکر در پدیده ها یه نوع عبادته

در ضمن دوست عزیز, من اگه قصد توهین یا هر چیز منفی دیگه ای که به ذهن
!!!! شما رسیده روداشتم, نمیومدم در ملاء عام تو وبلاگم بنویسم